ببیسد وقتی یه کار اشتباهی انجام می دی و من با اخم بهت نگاه می کنم می گی مامان دبا نه ببیسید

دیشب مامانی اینا شام خونه ما بودن موقع شام ظرف شکلاتتو دستت گرفتی اول ر فتی پیش مامانی گفتی مامانی بردار بعد رفتی سراغ بابایی و باز به بابایی تعارف کردی که بابایی بردار و بعد بهاره و گفتی بهایه بدار و بعدم خاله خاطره و بعدم من اومدی کنارم و گفتی مامانس بدار  و بعدم بابا جالب اینه که شکلاتای ظرف به تعداد ما بود و شکلاتا تموم شد وقتی بابایی برداشت گفتی تمو سد

وقتی هم یه کاری می خوای انجام بدی و من اجازه نمی دم می یای صورتمو ناز می کنی و می گی ناز

شوب شور به چوب شور می گی شوب شور بعد به من می گی شوب شور می حویی

فن کن : فکر می کنم

ویوه : میوه

عش تا چشمت به دوربین می یوفته می گی عش و واسم ژست می گیری تا ازت عکس بگیرم اینم چند تا عکس از عشق مامان

امیرعلی و فایر فایر

آخه این ماشین مال سوار شدنه بچه جون

امیرعلی و آدم آهنی